آرتور بريوبون: كلمه خستگي مفهوم ندارد تنها در فرهنگ ذكر شده است.

 

آلفونس كار: عده اي دائم غرغر مي كنند كه گل سرخ خار دارد، من شكر مي كنم كه خارها گل دارند.

 

افلاطون: تمول و تقوي چون دو فرزند است كه كفين يك ترازو باشند، يكي نمي تواند بالا رود مگر اينكه ديگري پايين رود.

 

ارسطو: عاقل آنچه را كه نمي داند نمي گويد، ولي آنچه را كه مي گويد مي داند.

 

اسكاروايلد: تجربه نامي است كه كه همه افراد روي اشتباهات خود مي گذارند.

 

لافونتن: مردن چيزي نيست ولي فكر كنيد كه بايد در مقابل خداوند ظاهر شويد.

 

دكات: مي انديشم، پس هستم، هستم، چون فكر مي كنم، فكر مي كنم ، چون شك مي كنم.

 

لابروير: فقر انسان را از بعضي چيزها، ولي خست شخص را از همه چيز محروم مي كند.

 

سروانتس: آنكه شرافت خود را باخت، زياد باخته ولي آنكه شهامت خود را باخت، پاك باخته است.

 

بلز پاسكال: تمام شأن و عظمت انسان در فكر است.

 

شاتو بريان: خوشبختي توپي است كه وقتي مي غلطد بدنبالش مي رويم و وقتي توقف مي كند به آن لگد مي زنيم.

 

تولستوي: همه در فكر آنند كه بشريت را اصلاح كنند ولي هيچكس در فكر آن نيست كه خود را عوض كند.

 

ويكتور هوگو: بهشت دولتمندان از دوزخ فقرا پديد آمده است.

 

بيكن: پول مانند كود است، نيك است در صورتيكه پراكنده باشد.

 

ديسرائيلي: عمر آنقدر كوتاه است كه نمي ارزد آدم حقير و كوچك بماند.

 

ديل كارنگي: براي زندگي فكر كنيد ولي غصه نخوريد.

 

هانري پوآنكاره: در همه چيز شك كردن و به همه چيز باور داشتن دو راه حل آسان هستند كه هم اين و هم آن ما را از انديشيدن معاف مي داند.

 

مونتني: روح انساني كارساز بزرگ معجزه هاست.

 

آندره ژيد: بكوش عظمت در نگاه تو باشد نه آنچه بدان مي نگري.

 

آندره ژيد: هر چه بالاتر مي روي از نظر آنان كه پرواز نمي دانند كوچكتر بنظر ميرسي.

 

ناپلئون هيل: اشخاص عادي با تجربه اولين شكست دست از تلاش برمي دارند به همين دليل است كه در زندگي با انبوه اشخاص عادي و تنها با يك "اديسون" روبرو هستيم.

 

فلورانس كدويك: برنده هيچ گاه تسليم نمي شود و تسليم شونده هيچ گاه برنده نمي شود.

 

آنتوني رابينز: خوش اقبالي "luck " را تلاش زياد همراه با فكر صحيح معني مي كنم.

 

امروز نخستين روز آتيه توست.

 

P      بيشتر مردم  مي ترسند چيزي بخواهند، و وقتي عاقبت چيزي مي خواهند، به اندازه كافي اصرار نمي ورزند.اين خطاست.

 

P      اگر مي خواهي در زندگي موفق شوي، بايد مطمئن باشي كه حق انتخاب نداري. بايد پشتت را به ديوار بچسباني.

 

P      راز هر هدف اين است كه هم جاه طلبانه باشد، هم قابل دسترس.اما فراموش نكن كه بيشتر مردم زيادي محافظه كارند: از انفجار محدوديت هاي ذهني خود مي هراسند.محدوديت هاي ذهني خود را به نوعي عادت بدل كرده اند.عادت كرده اند به برون بروند.مجاب شده اند كه زندگي فقط همين است.از رؤيا مي ترسند.

 

P      اما تكرار قواعد منفي كه چنين تاثير عظيمي بر زندگيمان دارند، مي توانند به طريقي متفاوت مورد استفاده قرار گيرند. و آن همان كاري است كه ما خواهيم كرد. ذهن ناهشيار،  برده يي است كه مي تواند ارباب ما شود، صرفاً به اين دليل كه بينهايت قدرتمند است.اما كور نيز هست، و بايد بياموزي كه چگونه به آن حقه بزني.

P      فكر، واژه،عمل.

فكر پيكان است؛

واژه مركبي كه فكر تو بر آن سوار است يعني كمان

و عمل همان كه پيكان را رها مي سازد،

يعني كشيدن زه كمان.